رفوگری در ایران

چاپ

فرش، اين هنر اصيل ايراني قدمتي چند هزار ساله دارد.
هر ايراني احساس تعلق خاصي به فرش دارد. روي آن به دنيا مي آيد، روي آن زندگي مي كند و اساس خانواده خود را بر آن پي مي ريزد و اين چنين است كه فرش چه به شكل كهنه فرشي مندرس و چه به صورت فرشي گرانبها و زربفت در زندگي تمام ايرانيان جايگاهي خاص دارد. در اقتصاد امروز جهان نيز، نه فقط فرش هاي دستباف جديد و گرانبها كه فرش هاي كهنه و فرسوده و تكه قالي هاي پاره پاره نيز، ارزش بالايي را به خود اختصاص مي دهند. اما چگونه يك فرش كهنه و قديمي و پاره پاره در يك حراجي ده ها و صدها هزار دلار خريد و فروش مي شود اين فرش مندرس چه دارد كه آن را بر سر دست مي برند و براي به دست آوردن آن سر و دست مي شكنند !


پاسخ اين است كه امروزه بسياري از كشورهاي جهان دريافته اند كه فرش ها و قالي هاي قديمي را مي توان با صنعتي به نام «رفوگري» به آنچنان مرحله اي از كيفيت، زيبايي و دوام رساندكه چشم هر بيننده اي را مبهوت و ميليون ها دلار ارز واقعي را به كشورشان سرازير كند. بدين ترتيب اين كهنه فرش هاي مندرس، نه تنها ارزش مادي فراوان كه ارزش معنوي دو صد چندان را براي صاحبانش به ارمغان مي آورد و تجسمي از هويت و بودن آنان را در ادوار مختلف تاريخ بشري به ثبت مي رساند.
در همين روزگار است كه تكه فرش هاي قديمي و قاليچه هاي پوسيده با كمك دستان تواناي رفوگران، چنان مرمت و بازسازي مي شوند كه با قيمت هاي چندين برابر قيمت اصلي در بازارهاي جهاني و حراج هاي گوناگون به فروش مي رسند. اين رفوگران هستندكه با تلاش بسيار و هنرخاص خود به فرش ارزشي افزوده مي بخشند و جدا از ارزش مادي، ارزش معنوي بسياري براي آنها پديد مي آورند.


آري، رفوگري امروزه در صنعت فرش جهاني، جايگاه مناسبي يافته و از اهميتي صد چندان برخوردار شده است. اما اين هنر ملي كه ريشه هاي آن به ايران و ايرانيان بازمي گردد و از ابتدا توسط ايرانيان به ثبت رسيده، همچون ساير ميراث فرهنگي ايراني، اين روزها با تهديدهاي عديده اي دست و پنجه نرم مي كند .
رفوگران نيز احوال مساعدي ندارند و نه تنها از اين بازار پرسود سهمي نمي برند كه تعدادشان هر روز كاهش مي يابد، بي آنكه جانشيني در خور بيابند. در اين گزارش، ضمن آشنايي با صنعت رفوگري، به بيان مسائل و مشكلات گريبانگير اين حرفه تاريخي مي پردازيم.
* رفوگري در سايه
رفوگري هنري است كه با تاروپود فرشبافي عجين شده است. در واقع اين هنر اصيل و قديمي ايراني حيات و هويت خود را از صنعت فرشبافي گرفته و اصولاً تا فرشي بافته نشود رفويي انجام نمي شود و رفوگري به وجود نمي آيد. به همين دليل است كه صنعت رفوگري همچون فرشبافي از قدمتي هزاران ساله برخوردار است و به عنوان يكي از قديمي ترين و شناخته شده ترين هنرهاي ايرانيان، تقريباً در ۷۰ نقطه از اين سرزمين گسترش دارد و از يك نقطه به نقطه ديگر داراي مشخصات و ويژگي هاي متفاوت است. زيرا كه هنرمند بافنده و رفوگر بنابر موقعيت جغرافيايي اش، در واقع فرهنگ خود را بر تن فرش، نقش مي زند. به همين دليل همان طور كه فرش دستباف ايران از اصيل ترين كالاهاي ملي و از هنرهاي سنتي وخانوادگي ايران به شمار مي رود و ارزش افزوده اقتصادي بسيار بالايي براي كشورمان دارد، رفوگري نيز به عنوان يك هنر صددرصد ايراني امروزه جايگاه خاصي در جهان پيدا كرده و در برخي موارد، حتي بيش از فرش هاي دستباف ارزش افزوده به دنبال دارد.
بدين ترتيب، هر جا كه صنعت فرشبافي از رشد و رونق برخوردار مي شود، رفوگري نيز در كنار آن رنگ و رونقي بيش از پيش مي يابد و در كانون توجهات قرار مي گيرد. اما اين فقط يك سوي ماجرا و در واقع روي خوش آن است. در آن سوي ديگر، رفوگري به عنوان يكي از زيربخش هاي صنعت فرشبافي، نه تنها از مشكلات كلي حاكم بر اين صنعت رنج مي برد، كه مسائل و معضلات خاص خود را دارد.
به عبارت ديگر، از آنجا كه حرفه فرشبافي يك كار گروهي و جمعي است، مشكلات و مسائل شاخه هاي گوناگون آن نيز به نوعي، همچون تاروپود يك فرش، در هم تنيده و با هم يكي مي شوند و بهبود وضع يك شاخه، يقيناً در وضع شاخه هاي ديگر تاثيرگذار است. از سوي ديگر، در كارها و مشاغل گروهي و جمعي، نياز است كه افراد گروه به سطحي از فرهنگ كار جمعي و درك گروهي بودن كار برسند تا در سايه اين فرهنگ بتوانند مسائل و مشكلات خود را با تعامل، گفت وگو، همياري و همدلي يكديگر از پيش پا بردارند.
در واقع بافنده، فروشنده، طراح، شوينده، رنگرز، رفوگر و ... بايد سر يك ميز بنشينند، مسائل و مشكلات خود را مطرح كنند و پس از بحث و بررسي به راهكارها و راه حل هاي منطقي دست يابند و بدين طريق به رشد و پيشرفت حرفه خود و ارتقاي سطح كارشان كمك كنند. اما متاسفانه در صنعت فرشبافي امروز كشور، مانند بسياري از حرفه ها و مسائل گروهي ديگر، فرهنگ و تربيت كار جمعي چندان پا نگرفته و رويه حل مشكلات به صورت همدلي و تعامل وجود ندارد آن چنان كه خود اين موضوع به يكي ديگر از معضلات گريبانگير اين حرفه بدل شده است.
افت كيفيت، عرضه انبوه و غير هدفمند فرش ايراني، كاهش صادرات، وجود رقباي بي شمار و تسخير بازار از سوي آنان و... از جمله مسائل و مشكلاتي است كه صنعت فرشبافي كشور اين روزها با آنها دست و پنجه نرم مي كند و صنعت رفوگري نيز از آنها بي نصيب نمانده است. به عنوان مثال، فرش دستباف ايران يكي از اقلام سنتي صادراتي كشور به شمار مي رود كه در نقاط مختلف دنيا مشتري هاي پروپا قرصي دارد، اما در سال هاي گذشته رقباي پاكستاني، هندي و چيني بخشي از بازار ايران را در دست گرفته اند.
دست اندركاران فرش مي گويند فرش هاي دستباف توليد شده در كشورهاي ديگر با بهره گيري از طرح هاي ايراني توليد مي شدند اما كيفيت آنها بسيار پايين است. با اين حال قيمت پايين محصولات اين كشورها موجب شده تا تقاضا براي محصولات توليد شده اين كشورها بيشتر شود و بخشي از بازار فرش ايراني در اختيار آنها قرار گيرد.
اين وضع شامل حال رفوگري هم هست و وجود رقباي خارجي، افق روشني را در پيش روي اين رشته نمي گشايد. در واقع رقباي خارجي با كپي برداري از شيوه هاي مرمت ايران، فرش هاي قديمي و نفيس را از اروپا و امريكا مي گيرند و با تعمير آن، به قيمت هايي چندين برابر قيمت خود فرش، به آنان باز مي گردانند.
* سير نزولي صنعت فرش و رفوگري
به گفته كارشناسان، فرش ايران امروز جايگاه گذشته خود را ندارد. حدود ۳۰ سال پيش، فرش ايران در جهان رتبه اول تا سوم را دارا بود اما امروز از لحاظ صادرات و عرضه اين محصول، كشورمان در رده هاي پايين تر قرار دارد. مساله اين است كه امروز توليدكنندگان فرش دستباف بدون شناخت نياز مخاطب در جهان خارج به كار بافت فرش مي پردازند و تنوع رنگ و محصول آنچنان كه بايد وجود ندارد. همچنين استفاده از مواد خوب، طبيعي، بادوام و محكم بسيار كم شده است. تاجران به صورت بي رويه و بدون كنترل فرش ايراني را صادر مي كنند و پس از آن ناچارند آن فرش ها را به قيمت بسيار پاييني به فروش برسانند و ضررهاي زيادي را متحمل شوند. در نقطه مقابل، كشورهايي مانند چين و تركيه، دقيقاً در راستاي سليقه ها و نظرات مردم در كشورهاي اروپايي به عرضه محصولات خود مي پردازند و با كپي برداري از كار و طرح ايران با رنگ بهتر و نقشه ظريف تر كار ارزان تري را به مشتري خارجي تحويل مي دهند كه اين خود موجب پايين آمدن جايگاه فرش ايراني مي شود.
رفوگري هم وضع و حالي بهتر از فرشبافي ندارد و به عنوان يك حرفه و سنت ايراني، اگر به دادش نرسيم به سمت ريشه كن شدن پيش مي رود.
مشكلات گمركي و پيمان سپاري نقدي عدم حمايت كافي دولت، دستمزد پايين رفوگران و... موجب شده كه كشورهايي نظير چين، هند، افغانستان، پاكستان و... ميداندار شوند و گوي سبقت را از ايران بربايند. اين كشورها قوانين دست و پاگير براي ورود و خروج فرش هاي قديمي و مندرس ندارند، نيروي كارشان ارزان است و كار تعمير را هم از ايران ياد گرفته اند، اما در ايران وقتي پدربزرگ ها و پدران اين حرفه، يك به يك از دنيا مي روند و هنر خود را بدون اين كه به فرزندانشان بياموزند براي هميشه با خود دفن مي كنند، چطور مي توانيم انتظار داشته باشيم كه رفوگران قابل و ماهري تربيت كنيم و همه كشورها را به كار رفوي فرش هايشان در ايران فرا بخوانيم.
* مشكلات توليد
صنعت فرش ايران در كنار رقباي خارجي، در داخل نيز با مشكلاتي دست و پنجه نرم مي كند كه هويت فرش ايراني را تحت تاثير قرار داده و از قدمت رقابت آن كاسته است.
فرش هاي ايراني معمولاً در خانه ها يا در كارگاه هاي كوچك بافته مي شوند. توليد غير هدفمند، پايين آمدن كيفيت مواد اوليه و عدم استفاده از طرح هاي اصيل از جمله دلايلي است كه سبب شده تا فرش ايراني جايگاه واقعي خود را در بازار جهاني از دست بدهد.
تثبيت نرخ ارز، كمبود نقدينگي، افزايش قيمت مواد اوليه، حقوق كارگر و تورم از عوامل تاثيرگذار در ناتواني صنعت فرش كشورمان به حساب مي آيد كه نقش غيرقابل انكاري در افت مداوم توليد و صادرات فرش دستباف داشته است.
در اين ميان، دولت براي حمايت از فرشبافان و قاليبافان، اقداماتي انجام داده، از جمله آن كه آنها را بيمه كرده و وام هايي را براي افزايش توان توليد دراختيار توليدكنندگان قرار داده است، اما جا دارد اين برنامه ها در سطحي گسترده تر و درباره تمامي قشرهايي كه با صنعت فرشبافي در ارتباط هستند، از جمله درباره رفوگران انجام شود تا نتايج مطلوب تري به همراه داشته باشد.
به عقيده كارشناسان، توليد بي رويه فرش ماشيني هم يكي از عوامل تاثيرگذار بر بازار فرش دستباف است. سرانه سالانه توليد فرش ماشيني در ايران ۲ متر مربع است كه به عقيده كارشناسان مازاد بر نياز داخلي است.
آمارها حكايت از آن دارد كه در كشورمان حدود
۲ ميليون نفر از راه توليد و تجارت فرش زندگي خود را تامين مي كنند كه يك ميليون و ۲۰۰ هزار نفر آنها بافنده فرش هستند.
* مشكلات خاص رفوگري
صنعت رفوگري ايران نيز همچون صنعت فرشبافي در كنار رقباي خارجي، در داخل نيز با مشكلات زيادي روبه روست كه اين حرفه را تحت تاثير قرار داده و از قدرت رقابت رفوگران كاسته است. از سوي ديگر، به دليل سال ها كم توجهي به وضع رفوگري، تعداد هنرمنداني كه به هنر خويش پايبند مانده اند در سراسر كشور به ۱۰ هزار نفر مي رسد كه اين عده از نبود بازار مداوم و وضع نابهنجار معيشتي نالانند.
استاد حسن قويدل، از استادان با سابقه و مسلم رفوگري در ايران، نسبت به وضع اين حرفه بسيار نگران است و مي گويد: امروزه رقابت شديدي در بازار فرش در دنيا وجود دارد و اگر روزي بود كه فقط نام ايران با فرش گره خورده بود، امروز بسياري از كشورها مثل چين، نپال، هندوستان، افغانستان و... هم در صنعت فرش و رفوگري فعال شده اند. اين درحاليست كه فرش هاي آنها كيفيت كار ايران را ندارد، اما چون مسائل گمركي و قواعد دست وپاگيرشان كمتر است، بيشتر از ما در بازار جهان حضور دارند و سود مي برند.
استاد قويدل از موانع واردات فرش هاي قديمي به عنوان يكي ديگر از مشكلات مهم رفوگري نام مي برد و تاكيد مي كند كه دولت بايد موانع و قوانين دست وپاگير واردات فرش هاي قديمي را براي رفو بردارد تا فرش هاي قديمي از همه جاي دنيا براي رفو به دست رفوگران ماهر ايراني به كشور بيايند و براي ما درآمدزايي داشته باشند.
عضو انجمن صنفي رفوگران تهران مي گويد: مشكلات گمركي و پيمان سپاري موجب شده كه فرش هاي قديمي به جاي ايران به تركيه بروند و اين كشور از قبل غفلت ماست كه در رفوگري فعال و صاحب درآمد شده است.
اين استاد با سابقه رفوگري اعتقاد دارد كه بايد بحث تجارت فرش را از مرمت و تعمير آن جدا كنيم، بايد قوانين مرمت، شست وشو و لكه برداري را درباره فرش هاي وارداتي اصلاح كنيم، بايد مهلت استاندارد براي رفوگران وجود داشته باشد و پس از ايجاد درآمدزايي، فرش به مبدا خود بازگردد.
به گفته قويدل، نمونه هاي فراواني وجود دارد كه به دليل ناهماهنگي ها و مشكلات و مقرراتي كه وجود دارد، فرش هاي قديمي به كشور وارد نمي شوند و براي مرمت و رفو سر از ديگر كشورها در مي آورند. چنين مي شود كه صنعت رفوگري در كشورهاي ديگر فعال مي شود و رونق مي گيرد و ما كه صاحب اصلي آن هستيم از رونق گرفتن، ايجاد اشتغال و درآمدزايي آن محروم مي مانيم.
يكي ديگر از مسائلي كه حرفه رفوگري با آن روبه روست اين است كه در ۲۰ سال گذشته رفوگر واقعي وارد بازار داخلي نشده و رفوگران جوان فقط كارهاي ابتدايي اين رشته را مي دانند. رفوگران با تجربه و كاركشته نيز اين كار را يا از روي تجربه يا از كار استادان خود آموخته اند، چرا كه هيچ گاه مركز خاصي براي آموزش حرفه رفوگري يعني جايي كه بتواند اين رشته را به صورت علمي و مدون به علاقه مندانش تدريس كند و ارائه دهد در كشور وجود نداشته است. به عنوان مثال رفوگر بايد اطلاعات كافي درباره نقشه فرش داشته باشد، طرح هاي مناطق مختلف را بشناسد، راهكارهاي تهيه و كهنه كردن مواد را بداند، آسيب هاي كلي و جزيي را بشناسد و هزاران نكته كوچك و بزرگ را بلد باشد تا كار رفو، درست و بدون ايراد پيش برود.


علاقه مندان به اين رشته هم وقتي مي بينند جايي براي آموزش و رشد و پيشرفت آنها نيست، چندان پيگير علاقه خود نمي شوند. آنها پيش از آن كه به طور جدي دنبال آموزش و يادگيري باشند، وقتي اوضاع و احوال معيشتي پدران يا استادان اين حرفه را مي بينند و مسائل و مشكلات آنها را از نزديك لمس مي كنند، عطاي رفوگري را به لقايش مي بخشند و راه ديگري را براي امرار معاش انتخاب مي كنند.
وقتي كه رئيس انجمن صنفي رفوگران مهم ترين مشكل صنفي اين هنر را بيمه نبودن رفوگران (اصلي ترين نياز يك رفوگر) و نبود حمايت هاي، مادي و معنوي از آنها عنوان مي كند، چرا بايد انتظار داشته باشيم كه جوانان به اين رشته علاقه مند شوند و آينده خود را در آن بجويند مگر آينده نويدبخشي وجود دارد
پدران هم مي دانند كه نمي توانند فرزندان خود را به ادامه راه خود مجبور كنند كه اين شغل، شغل ساده اي نيست. آنها مي گويند كسي كه قدم در راه رفوگري مي گذارد بايد واقعاً عاشق اين كار باشد و با قلب و روح خود كار كند و چندان به فكر آينده شغلي و مالي خود نباشد زيرا با اين حرفه نمي تواند به خواسته هايش جامه عمل بپوشاند (بگذريم كه برخي از رفوگراني كه عاشق كار خود بوده اند، آن را رها كرده و به شغل هاي ديگر روي آورده اند.)
* خبر خوش رفوگري
اوضاع نه چندان مساعد رفوگران، كاهش تعداد آنها، سال ها كم توجهي به وضع رفوگري، حمايت نكردن لازم و... سرانجام عده اي از رفوگران باسابقه و متعهد اين حرفه را بر آن داشت تا گردهم آيند و با تشكيل يك انجمن صنفي، مسائل و مشكلات صنف خود را از راه هاي قانوني حل كنند و به داد معيشت رفوگران گمنام و زحمتكش اين صنعت برسند. بدين ترتيب بود كه انجمن صنفي رفوگران فرش تهران در سال ۱۳۸۲ به ثبت رسيد، هرچند كه ضرورت وجود آن بسيار بيشتر احساس مي شد. در سال هاي بعد از آن نيز شعبه هاي انجمن در آذربايجان شرقي، اصفهان و قم تاسيس شد و انجمن در پي آن است كه بتواند در ساير استان هاي كشور، بخصوص استان هايي كه صنعت فرشبافي و به تبع آن رفوگري در آنها رونق دارد، شعبه هاي خود را راه اندازي كرده و از حقوق صنفي رفوگران دفاع كند.
حسن مزيناني، رئيس انجمن صنفي رفوگران فرش، تعداد رفوگران فرش در كشور را حدود ۱۰ هزار نفر عنوان مي كند كه حدود ۵ هزار نفر در تهران و ۵ هزار نفر در استان هاي اصفهان، خراسان، قم، آذربايجان شرقي، همدان، اردبيل، فارس و خوزستان پراكنده اند. انجمن تهران نيز يك هزار و ۶۰۰ عضو دارد كه حدود ۲۰۰ نفر آنها رتبه بندي شده و مدرك مهارت دريافت كرده اند.
انجمن، كميته هاي مختلفي هم دارد كه هر يك وظايف جداگانه اي دارند و به حل و فصل معضلات و مشكلات اعضا مي پردازند. آمار، آموزش و معرفي، طرح و برنامه و حقوقي، حل اختلاف، بررسي و تدوين آيين نامه ها، رفاهي و فرهنگي و پشتيباني، كارشناسان و كاريابي و اشتغال كميته هاي شش گانه انجمن صنفي رفوگران فرش تهران را تشكيل مي دهند.
مزيناني، درباره طرح ها و فعاليت هايي كه هم اكنون انجمن پيگير آن است، مي گويد: هم اكنون انجمن در تلاش براي ايجاد هماهنگي با وزارت امور خارجه و سفارتخانه هاي ايران در ساير كشورهاست تا بتواند رفوگري را در داخل و خارج از كشور سر و سامان بدهد. ما مي خواهيم رفوهايي كه به ايران مي آيند و رفوهايي كه به خارج مي روند، با معرفي ما باشند.
از ميان برداشتن قواعد دست و پاگير گمركي، سرمايه گذاري و حمايت دولت از صنعت رفوگري، انجمن صنفي رفوگران و اعتماد به آنها، راه اندازي مراكز آموزش و تدريس علمي اين حرفه به علاقه مندان از سوي پدران اين رشته، بهبود وضع معاش و بيمه رفوگران و خانواده آنها و برخورداري از سود سرشار اين كار و... از جمله راهكارهاي بهبود وضع اين هنر ايراني در داخل كشور است. در ابعاد جهاني نيز تبليغ هاي گسترده براي معرفي و شناساندن هرچه بيشتر و بهتر رفوگري ايراني و اين كه جايگاه و پايگاه اصلي اين هنر مختص ايران است، عرضه و تبليغ كارهاي مرمت شده معروف به جهانيان، حضور در حراج هاي معتبر، يادگيري اصول صحيح بازاريابي، درك نيازها و سلايق بازار جهاني، هدفمند بودن و برنامه ريزي داشتن و همه اينها در كنار يك مديريت قوي، يقيناً راه حل هايي هستند كه بايد براي سامان بخشيدن و نجات حرفه رفوگري در برنامه كاري مسئولان و دست اندركاران اين صنعت قرار گيرد.
خوشبختانه اخيراً دولت طرح هايي را براي حمايت بيشتر از صنعت فرش در كشور مطرح كرده است. سياست هاي تبليغي و ترويجي در رابطه با فرش و در رابطه با رفوگري افزايش يافته، بانك ها به حمايت جدي از توليد كنندگان فرش دستباف پرداخته اند و در آخرين مورد دولت طرح خريد تضميني از توليد كنندگان فرش دستباف را مطرح كرده است.
اين طرح از آن رو مطرح شده است كه از زمان اقتصادي شدن فرش در كشور، مشكل اصلي همواره اين بوده است كه بافندگان، طراحان و رفوگران فرش از اقتصاد اين صنعت سهم بسيار كمي داشته اند و هميشه كمترين ميزان از سود نهايي فرش بافته شده يا رفو شده به آنها تعلق گرفته است و اين خود به خود موجب پايين آمدن كيفيت اصلي كار مي شود.
زيرا اقتصاد فرش به اين بستگي دارد كه همه عوامل مرتبط در زنجيره توليد فرش در سهم فروش آن دخيل باشند. علاوه بر اينها، بيمه بافندگان و رفوگران هم بحثي است كه روز به روز فراگيرتر مي شود.
كارشناسان به طور كلي بر اين عقيده اند كه امروز رقباي جهاني وارد بحث صنعت فرش و حرفه رفوگري شده اند. با كوچك تر شدن منازل و استفاده نكردن از كالاهاي لوكس و گران قيمت در سراسر دنيا، خواسته ها و نيازها هم تغيير كرده است و مردم مي خواهند با كمترين هزينه، زيباترين هنرها را در خانه هاي خود داشته باشند. بنابراين بايد صنعت فرش و رفوگري كشورمان به شكل علمي بازاريابي شود، حركتي اساسي در زمينه حفظ و نگهداري آن صورت گيرد تا بتواند در رقابت با بازارهاي جهاني حرفي براي گفتن داشته باشد.
آري، براي دستيابي به كيفيت سابق فرش هاي ايران و نيز براي سهم بردن از منافع سرشار بازار مرمت و رفوگري بايد به فرهنگ توليد فرش و مرمت گذشته بازگشته و بر نكات مثبت آن تكيه كنيم.
يقيناً، بهبود وضع حرفه رفوگري و سامان گرفتن احوال رفوگران در گرو بهبود وضع صنعت فرشبافي و قرار گرفتن آن در جايگاه واقعي خود در بازار جهاني است.
مساله اي كه اگر جدي گرفته نشود، به يكي از بدنه هاي اقتصاد كشور و يك هنر پرسابقه ايران لطمه بيشتري خواهد زد.
انجمن فعاليت هايي هم درباره رشد و ارتقاي سطح سواد و اطلاعات رفوگران دارد، چراكه معتقد است رفوگر بايد اطلاعات كافي و لازم درباره نقشه فرش و طرح هاي مناطق داشته باشد و راهكارهاي تهيه و كهنه كردن مواد را داشته باشد تا كار رفو درست و بدون ايراد پيش رود.
و سرانجام خبر خوش كه حسن مزيناني، رئيس انجمن و اصغر قويدل عضو هيات مديره و خزانه دار آن را اعلام مي كنند بيمه رفوگران از طريق انجمن است.
آنها در پي آن هستند كه رفوگران عضو انجمن را تحت پوشش يكي از بيمه هاي كشور قرار دهند تا اين قشر زحمتكش و هنرمند نيز بتوانند آينده خود و خانواده خود را بيمه كرده و از مزاياي آن براي بهبود وضع معاش خود بهره مند شوند. اين كاري بود كه دولت نيز در سال هاي گذشته براي حمايت از قاليبافان انجام داد و آنها را بيمه كرد و وام هايي را براي افزايش توان توليد در اختيار توليد كنندگان قرار داد.
به گفته مزيناني، رئيس انجمن صنفي رفوگران، طرح بيمه رفوگران قرار است در مجلس هشتم مورد بررسي قرار گيرد و در صورت امكان در قالب يك قانون به اجرا درآيد.
* حفظ و نگهداري فرش
رئيس انجمن صنفي رفوگران دل پري از كم توجهي به فرش دارد و مي گويد: بسياري از مردم ارزش فرش هاي قديمي را نمي دانند و آنها را تكه تكه مي كنند. مثلاً در مسجد سيد ولي بازار يا در مسجد ملكه خزانه بخارايي، فرش هاي تاريخي مثل فراهان را به دليل ناآگاهي تكه تكه كرده و با آن گوشه هاي مسجد را پر كرده اند.
نه تنها مردم كه برخي از نهاد هاي دولتي مثل موزه ها هم ارزش واقعي فرش را نمي دانند.
مزيناني ادامه مي دهد: حتي در برخي موزه ها فرش هاي ارزشمند قديمي را با جارو برقي صنعتي تميز مي كنند، در حالي كه مراقبت از اين فرش ها بسيار حساس است و نبايد از وسايل صنعتي براي تميزي و نگهداري آنها استفاده كرد.
به گفته وي، بسياري از فرش هاي قديمي و طرح هاي فرش ايراني شهرت جهاني دارند مثلاً فرش هاي عمو اوغلي كه گل هاي درشت و قرمز دارند يا فرش چشمه مشك آباد در استان مركزي آنقدر مهم و با ارزش است كه متري يك ميليون تومان ارزش دارد. اين فرش كه «فرسك» نام دارد يكي از قديمي ترين نمونه هاي فرش جهان است كه به لحاظ تاريخي و تمدن از ارزش اقتصادي بسيار بالايي برخوردار است و بايد براي حفظ و نگهداري آن نهايت دقت و حساسيت را به كار برد.
مزيناني مي گويد: از اين نمونه ها بسيار است و اگر بخواهد همه آنها را نام ببرد، سر به آسمان مي زند. او فقط اضافه مي كند كه چندي پيش يك فرش ۱۸ متري هريس از آمريكا براي رفو به ايران آمد كه ۴۵۰ سال قدمت داشت و ارزش اقتصادي آن ۲ ميليون دلار آمريكا برآورد شده بود. درج اشعار حافظ در حاشيه اين فرش زيبا و گرانبها، جلوه اي منحصر به فرد و اصلي به آن بخشيده بود.
رئيس انجمن رفوگران فرش با ذكر اين نمونه ها تاكيد مي كند كه بايد راه هاي حفظ و نگهداري فرش به مردم آموزش داده شود و بدون آموزش هيچ توقعي نمي توان از مردم داشت.
البته انجمن نيز در اين زمينه فعاليت هايي داشته و با انتشار جزوات و بروشورهايي در صدد اطلاع رساني به مردم برآمده است. همچنين چندي پيش با برگزاري نمايشگاه «از نقطه تا گره»، مراحل مختلف بافته شدن يك فرش، پشم ريسي و رنگرزي و... علاقه مندان نشان داده شد و يك كارگاه قاليبافي عرضه شد كه بسيار مورد توجه مردم و مخاطبان قرار گرفت. اين نمايشگاه در نقاط مختلف تهران از جمله در پارك هاي انديشه، ملت، لاله و... برگزار شد.
حسن مزيناني پيشنهاد ديگري براي آموزش مردم دارد و مي گويد: پيشنهاد ديگر ما اين است كه در ۲۲ نقطه تهران، در مكان هاي مختلف مثلاً در پارك هايي در مساجد، دوره هاي آموزشي برگزار كنيم و به مردم آموزش دهيم كه چگونه از فرش خود نگهداري و مراقبت كنند.
همچنين قرار است جشنواره فرش استان تهران ارديبهشت ماه امسال در پايتخت برگزار شود. برگزاري اين جشنواره فرصت مناسبي است براي آموزش مردم و جا دارد كه مسئولان و دست اندركاران برگزاري جشنواره از اين فرصت نهايت استفاده را بكنند و دوره هاي مختلفي را براي آموزش و يادگيري مردم برگزار كنند.
جدا از روش هاي حفظ و نگهداري فرش كه بايد از سوي صاحبان فرش انجام شود، خود فرش همواره به دلايل مختلف از جمله فرسايش، مجاورت با مواد شيميايي، ضربه، آتش و ... در معرض آسيب قرار دارد و همين امر موجب شده كار رفو و رفوگري در جهت ترميم استادانه بخش هاي آسيب ديده از اهميت زيادي برخوردار شود.
همچنين عيوب ديگري هنگام توليد فرش به وجود مي آيند كه بيشتر حاكي از عدم دقت و سهل انگاري در كاربرد و استفاده از مواد اوليه مصرفي غير مرغوب و رعايت نكردن اصول بافت صحيح است. از جمله موارد شايع، ابعاد فرش است.


علاوه بر اين، بعد از توليد فرش باز هم امكان بروز آسيب وجود دارد كه به نحوه نگهداري و استفاده صحيح از فرش بر مي گردد. به عنوان مثال، جنس فرش خود عاملي است كه موجب جذب بعضي حشرات آسيب رسان به فرش مي شود.
به طور كلي آسيب هايي كه بر فرش وارد مي شوند، دو نوع هستند، كلي و جزئي. آسيب هاي كلي اكثراً نيازمند صرف وقت و هزينه بسيار است و ممكن است در مواردي از برطرف كردن اين آسيب ها صرف نظر كنند كه بيشتر در مورد فرش هايي صادق است كه از ارزش هنري و قدمت كمتري بهره مند هستند.
معمولاً رفوگران آسيب هايي را جزئي مي نامند كه نيازمند ترميم و تعويض تمام عناصر اصلي و شالوده فرش نباشد. حتي در برخي موارد ممكن است اصلاح و ترميم يك آسيب جزئي وقت و دقت بيشتري نسبت به يك رفوگري كامل طلب كند. اما روي هم رفته هزينه و مواد كمتري صرف آن مي شود.
با دانستن و شناختن جزء به جزء فرش و موارد آسيب زدايي و ترميم آن است كه مي توان يك فرش دستباف و اصيل را تا سال ها و بلكه قرن ها به خوبي حفظ كرد و از تخريب و نابودي در امان نگه داشت.